شب گذشته بنا به قرعه کشی صورت گرفته میرحسین موسوی به شبکه یک آمد تا اولین سخنرانی خود در رسانه ملی را انجام داده باشد، موسوی در اولین بخش از سخنانش انزوای 20 ساله را به گردن دیگران انداخت و در توجیه آن گفت: «خوشحالم که امروز خدمت شما هستم و در مهمترین رسانه به سخنرانی می پردازم، در این چند سال متأسفانه محرومیت تصویر داشتم لذا یکی از آرزوهایم این است که مردم از طریق رسانه ملی به تبادل نظر بپردازند.»
به گزارش رجانیوز، نخستوزیر دهه 60 که پیش از این تأکید کرده بود تا شب انتخابات به انتقاد از احمدی نژاد ادامه میدهد، نخستین نطق تلویزیونیاش را هم با همین رویکرد آغاز کرد و فهرستی از گلایههای ریز و درشت را در یک برنامه 30 دقیقهای بیان کرد.
وی اظهار داشت: «من از هیچ امکاناتی برخوردار نبودم نه پول نفت داشتم که مردم را همراه خود کنم و نه رسانه ای که از آن استفاده کنم.»
موسوی اما ترجیح داد در این برنامه تلویزیونی به جای استناد به گزارشهای کارشناسی و تأیید شده، به مشاهدات میدانی معدود خود اشاره کند و در کنار سیاهنمایی از اوضاع کشور و اقتصاد، به هیچ برنامه مشخصی نیز اشاره نکند.
وی در این زمینه گفت: «در شمال که بودم مردم گلایه داشتند و می گفتند در حالی که برنج ما در انبارها مانده دولت برنج پاکستانی و هندی وارد می کند یا در حالی که پرتغالهای باغات ما در انبارها در حال خراب شدن است دولت پرتغال مصری می آورد یا در مورد چای همینطور و در کل از این گلایه داشتند که سطح باغهایشان کاهش یافته است.»
اما نطق موسوی مانند سایر سخنرانیها و برنامههای وی متکی به 2 نکته کلیدی بود، وی ابتدا بحث صداقت را پیش کشید و به گونه ای صحبت کرد تا اینگونه القا کند که با مردم همذات پنداری کرده است و از طرفی نیز شرایط کشور را آنقدر بحرانی توصیف کرد تا بتواند خود را به عنوان منجی کشور معرفی کند.
پیش کشیدن بحث واردات برنج، پرتقال، شکر و این موارد از جمله مصادیقی بود که موسوی سعی کرد با ذکر این مصادیق، با زبانی همه فهم و پرهیز از ادبیات نخبگی، خود را همدرد تودهها معرفی کند و ادامه این روند را منجر به نابودی اقتصاد و کشاورزی ایران معرفی کند.
کاندیدای بخشی از جریان اصلاحات در برنامه جمعه شب، علاوه بر اینکه به روال 3 ماه گذشته باز هم هیچ برنامه مشخصی ارائه نکرد، به تناقض گویی نیز روی آورد. وی ابتدا از روند واردات و صدمه به کشاورزان گله کرد و خواست که واردات نباشد تا محصولات کشاورزان به فروش برسد و از طرفی ترجیح داد هیچ اشارهای به خرید نقدی و تضمینی محصولات کشاورزان و مواردی مانند خرید سیبزمینی که دستمایه تخریب وی و دوستانش نیز شده، نکند
چارچوب سخنرانی موسوی در برنامه جمعه شب به گونهای عوامانه پیگیری شد در حالی که برخی انتظار داشتند وی برنامه های خود را بیان کند و بحث های انتقادی و تخریبی را به مناظره با احمدینژاد موکول کند.
اما موسوی نه تنها به برنامه های اقتصادی خود اشاره ای نکرد بلکه در طول برنامه هیچ صحبتی از برنامه های کلان از جمله برنامه هسته ای به میان نیاورد، شاید وی به این باور رسیده که مردم پذیرفته اند که احمدی نژاد در بحث سیاست خارجی بالاخص برنامه هسته ای به گونه ای عمل کرده که ایرادی نمی توان به آن وارد کرد، یا اینکه اقداماتی مانند تعلیق در دوره قبل جای هیچگونه دفاعی ندارد و عبور بیسروصدا از کنار آن بهترین ترفند است.
موسوی در بخش دیگری از اظهاراتش، بار دیگر به مشاورت در دولت هاشمی و خاتمی افتخار کرد و از طرفی گفت که در اوایل ریاست جمهوری احمدینژاد نیز نظرات خود را منتقل میکرده است. در واقع وی اینگونه القا کرد که در دولتهای گذشته به نظراتش توجه میشد ولی در دولت نهم این توجه محقق نشد، اما اگر موسوی به مشاورت در دولتهای هاشمی و خاتمی افتخار می کند چرا در مورد انتقادات وارد بر آن 16 سال استراتژی سکوت را ادامه میدهد و حاضر به هیچگونه پاسخگویی نیست؟ چرا در زمان ریاست جمهوری هاشمی هرگز به آشوبهای اسلامشهر و مشهد و... توجهی نکرد؟ اعتراضهایی که به تورم 50 درصدی صورت گرفته بود ولی دولت سازندگی با استفاده از قوه قهریه به آنها پاسخ داد. این در حالی است که امروز موسوی بی توجهی به تورم 25 درصدی را خطرناک می داند.
در واقع موسوی با بیان اینکه تنها مشاور هاشمی و خاتمی بوده است، مسئولیت بحرانهای به وجود آمده در دوران 16 ساله را از دوش خود بر می دارد و تنها به این مشاورت به منظور نمایش کولهبار تجربه افتخار می کند.
احساس خطر در 4 سال اخیر و ورود به عرصه کاندیداتوری مورد دیگری بود که موسوی به آن اشاره کرد، وی در این زمینه گفت که در چهار سال گذشته وضعیت به گونه ای شد که احساس خطر کردم و بر خود تکلیف دانستم که به عرصه انتخابات وارد شوم، این سخنان در حالی ابراز می شود که وی توضیحی در مورد خطراتی که در دولتهای گذشته به وجود آمد نمی دهد، وی توضیح نمی دهد که آیا تورم 50 درصدی خطرناکتر بود یا تورم 25 درصدی، آیا آن زمان که امریکا و اسراییل بر طبل حمله به ایران می کوبیدند خطرناک تر بود یا امروز که امریکا برای حل بحران های منطقه ای از ایران دعوت می کند، آیا زمانی که به مقدسات توهین شد، خطرناک تر بود یا امروز که بحث ظهور و مهدویت توسط رئیس جمهور در جای جای دنیا مطرح می شود؟
موسوس در بخشی از سخنان خود گفت: «ما از لبنانی ها و فلسطینیان زمانی می توانیم حمایت کنیم که اینجا خودمان قوی باشیم.»
موسوی در بخش دیگری می گوید: «صراحتا می گویم ما می خواهیم مدافع منافع مستضعفان باشیم.»
با توجه به گفته های بالا و همچنین با توجه به تأکید وی به اندیشه های امام خمینی خوب است آقای موسوی به این سؤالات پاسخ دهد که آیا امام خمینی(ره) نفرمودند که جمهوری اسلامی از مظلومان و مستضعفان عالم حمایت می کند؟ آیا این گفته ها تبعیت از فرمایشات امام خمینی(ره) است؟ عدم آگاهی کاندیدای ریاست جمهوری از مسایل بین المللی و عدم اطلاع از اینکه بخشی از مرزهای امنیتی ایران در مرزهای فلسطین و لبنان و... ترسیم شده است عجیب به نظر می رسد.
موسوی به خوبی نشان داد که گوشهگیری 20 ساله وی باعث شده که آگاهی کافی از مسایل داخلی و خارجی نداشته باشد و حتی حالا که دوباره از حاشیه سیاست به متن آن آمده است هم این نهضت ادامه دارد.